۰۲/۰۵/۰۱ چاپ ایمیل و پی دی اف
آخرین گام رهایی - ج۵

دین‌دارانِ متحجر و غرب‌زده؛ دو گروهی که مانع تبلیغ صحیح دین هستند   

شناسنامه:

  • زمان: ۱۴۰۲/۰۴/۳۱
  • مکان: دانشگاه امام صادق(ع)
  • موضوع: آخرین گام رهایی
  • دانلود صوت تمام جلسات: اینجا

مدت: 62 دقیقه | دریافت با کیفیت: [پایین(14MB) | متوسط(29MB) | خوب(57MB)]

 

علیرضا پناهیان شب‌های ماه محرم در مسجد دانشگاه امام صادق(ع) دربارۀ آخرین گام برای رسیدن به رهایی در تاریخ حیات بشر، به سخنرانی می‌پردازد. در ادامه گزیده‌ای از پنجمین جلسه این مبحث را می‌خوانید:

دو گروه در مسیر تبیین دین، مانع ایجاد می‌کنند : 1. دین‌داران متصلب به الفاظ که اهل درایت نیستند

ما در مسیر تبیین دین دو مشکل اساسی داریم، دو گروه هستند که اجازه نمی‌دهند فضا، آرامش داشته باشد و آن شفافیتی که به سهولت بشود معارف دینی را منتقل کرد پدید بیاید: یکی گروهی که متصلب به الفاظ هستند و متفکرانه با قرآن و روایات برخورد نمی‌کنند، اهل درایت نیستند و فقط اهل روایت هستند و ظاهر کلمات را می‌بینند و اهل تحلیل نیستند و اهل فرع زدن بر اصولی که اهل‌بیت معرفی کرده‌اند نیستند، این‌جور افراد که ممکن است افراد متحجّر و متصلب نامیده بشوند واقعاً برای انتقال معارف دینی مانع هستند.

مثلاً به آنها می‌گوییم که «بیایید از طریق حریّت و آزادی، دین را تعریف کنیم» می‌گویند: اصلاً کلمۀ آزادی در کجای قرآن آمده است؟ اصلاً از آزادی سوءاستفاده کرده‌اند و اگر به سمت آن بروی، نجس می‌شوی... این چه طرز برخوردی است؟ اهل‌بیت خودشان فرمودند: «عَلَیْکُمْ بِالدِّرَایَاتِ لَا بِالرِّوَایَاتِ» (کنز الفوائد، ج2، ص31) بروید سراغ درک حرف‌های ما نه صرفاً نقل حرف‌های ما. خداوند متعال هم می‌فرماید تدبر در قرآن لازم است، نه صرفاً تلفظ قرآن. لفظ قرآن هم عظمت دارد، ولی این لفظ را باید در هر زمانی متناسب با نیاز مردم آن زمان ترجمه کرد و مفاهیم مورد نیاز و مفیدش را انتقال داد.

منظور این نیست که ما دین را به شکل زمانه تغییر بدهیم، نه؛ دین نیاز همۀ زمان‌ها و نیاز همۀ اقوام را برآورده می‌کند. ما نباید همان شیوۀ آموزش دین را که در دوران قاجار یا در هزار سال پیش رایج بوده، الان هم استفاده کنیم، مثلاً همان‌ طوری که شیخ مفید یا شیخ صدوق، دین را آموزش می‌دادند ما هم دین را همان‌طوری آموزش بدهیم! پس یک عده متصلب هستند، درحالی‌که آدم باید در هر زمانی نیازهای زمانه، زبان زمانه و هوس‌های زمانه را ببیند. الان جامعۀ جهانی یک توجهی به آزادی پیدا کرده است و ما باید ببینیم که در دین، آزادی هست یا نه؟ و بعد این را برای مردم تبیین کنیم. وقتی در دین نگاه می‌کنی، می‌بینی که معنای آزادی چقدر عمیق است.

متصلبین و متحجرین اجازه نمی‌دهند دین با ادبیات نو تبلیغ بشود

پس یک گروهی که اجازه نمی‌دهند دین با ادبیات نو تبلیغ بشود متصلبین و متحجّرین هستند، اینها بدون فکر و تفکر وارد عرصۀ معارف دین می‌شوند. بعضی وقت‌ها ما در مغازه‌مان یک دارایی‌ و کالایی داریم، هر کسی می‌آید و یک چیز دیگری می‌خواهد، می‌خواهیم همان کالا و جنس خودمان را به او بفروشیم. مثلاً من فلان علم را خوانده‌ام، هرکسی می‌آید می‌خواهم آن علم را به او بدهم درحالی‌که این علم تو را الان او نیاز ندارد. نمی‌شود یک دارو را برای همۀ بیماران تجویز کرد، چون هرکدام یک اقتضایی دارند. أمیرالمؤمنین(ع) به پدر و مادرها می‌فرماید که شیوۀ تربیتی خودتان را به فرزندانتان تحمیل نکنید اینها مال یک زمان دیگری هستند، یک نسل تفاوت کرده است. مدام نباید خودت را الگو قرار بدهی و مثلاً بگویی: ما جوان بودیم این‌گونه رفتار می‌کردیم و....خُب دوره‌اش گذشته و الان فرزند شما جوان یک عصر دیگر است و این تغییرات را خدا ایجاد می‌کند.

2. گروه دیگری که مانع تبلیغ دین می‌شوند «واداده‌های به غرب» هستند

 گروه دیگری که مانع تبلیغ دین با ادبیات نو می‌شوند «واداده‌ها» هستند، یعنی کسانی که برعکس متصلبین، خیلی شُل و واداده‌اند، تا یک کلمه‌ای مثل آزادی را از آن طرف می‌شنود به آن طرف غش می‌کند و ده‌تا معلّق هم برایش می‌زند! خُب این حرفی که تو داری برایش غش می‌کنی، بهترش را که این‌طرف در دین خودمان گفته‌اند!

هردو گروه واداده‌ها و متصلبین هم اهل جنجال و فحش هستند هم واداده‌ها فحش می‌دهند و هم متصلبین فحش می‌دهند و تکفیر می‌کنند. هر دو گروه هم متأسفانه از قدرت تفکر و تفکر نقاد برخوردار نیستند. متصلبین نمی‌خواهند با زمان راه بروند، واداده‌ها هم به هر ساز زمانه‌ای می‌رقصند. درحالی‌که شما هیچ حرف درستی در عالم شما پیدا نمی‌کنید، مگر اینکه کامل‌ترش را در قرآن و کلمات معصومین می‌توانید پیدا کنید.

بنا نیست همۀ جزئیات را دین بگوید و این فرصتی است برای اندیشیدن ما

ائمۀ هدی(ع) می‌فرمایند: «علَینا إلْقاءُ الاُصول إلَیکُم و علیکمُ التَّفْریعُ» (وسائل الشیعة، ج ۵، ص ۳۱۸) ما اصلش را می‌گوییم شما خودتان بروید فرع بزنید و بهره‌برداری بکنید. بعضی‌ها یک جزئیاتی را از علوم انسانی مثلاً از روانشناسی رشد می‌آورند و می‌گویند: این مسئله در کدام روایت آمده است؟ می‌گویم: ائمۀ هدی جای فکر برای ما باقی گذاشته‌اند، قرآن جای فکر برای ما باقی گذاشته است. اصول و کلیاتش را می‌گویند و بعد شما باید با تفکر و تدبر، جزئیاتش را خودتان در بیاورید.

ائمۀ هدی(ع) بنا نداشتند که همه‌چیز را با همۀ جزئیاتش به ما بگویند. دین که مانند بوروشور مثلاً یخچال نیست که همه جزئیات را مو به مو نوشته باشد و برای استفاده از آن دیگر نیازی به تفکر نباشد. خداوند به پیغمبر فرمود که همه‌چیز را نگو، بگذار بقیه‌اش را خودشان بفهمند. در قرآن نه تنها اسم دوازده‌ امام نیامده بلکه حتی اسم امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) هم نیامده است، بلکه با اشاره بیان شده است، مثلاً می‌فرماید: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ»، خودت باید بفهمی. بنا نیست خیلی از جزئیات را دین بگوید و اتفاقاً این فرصتی است برای اندیشیدن ما.

بعضی‌ها طوری حرف می‌زنند که انگار هرچه تفکر جدید هست از غرب آمده!

بعضی‌ها یک‌جوری حرف می‌زنند که انگار هرچه تفکر جدید هست از غرب آمده است! حدود بیست سال پیش خصوصاً در عرصۀ سیاست برخی برای دموکراسی غربی واقعاً غش می‌کردند، الان همان‌ها تازه به هوش آمدند و از گذشتۀ خودشان خجالت می‌کشند چون دیگر معلوم شده است که دموکراسی غربی چقدر ظلم و جنایت دارد می‌کند، ولی آن موقع، برخی می‌گفتند که اسلام هم در محدودۀ دموکراسی پذیرفته است و اصل، دموکراسی است! درحالی‌که صد برابر قوی‌تر از این دموکراسی در دین هست. در دموکراسی، با تبلیغات مردم را اغوا می‌کنی و با احزاب سلطۀ مطلق بر مردم پیدا می‌کنی. احزاب به معنای باندهای سیاسی، یک گروهی هستند که باهم برای چپاول رأی مردم و برای فریب افکار عمومی اقدام می‌کنند.  

اگر حزب به این صورتی که شما راه انداختی چیز خوبی بود، پیغمبر اکرم(ص) هم یک حزب راه می‌انداخت که حداقل بعد از خودشان، از علی(ع) دفاع کنند. آیا پیامبر(ص) بلد نبود حزب درست کند؟ چرا دشمنان حضرت بلد بودند حزب راه بیندازند تا کار را از دست علی‌بن‌ابیطالب بگیرند و موفق هم شدند. بنده در برخی از دانشگاه‌های غربی، یک‌ذره از دین را برایشان توضیح دادم و آنها گفتند: «این حرف‌ها که خیلی پیشرفته‌تر از حرف‌هایی است که الان در جهان منتشر شده است!»

بخشی از گناه قرآن‌سوزی در غرب به عهدۀ ما است که قرآن را خوب به جهان معرفی نکرده‌ایم

بخشی از گناه قرآن‌سوزی در غرب به عهدۀ ما است که قرآن را خوب به جهان معرفی نکرده‌ایم و الا دل می‌برد. این کافی نیست که قرآن را به زبان انگلیسی ترجمه کنیم کمااینکه فارس زبان‌ها هم صرفاً با خواندن ترجمۀ فارسی قرآن، مطلب برایشان جا نمی‌افتد. اصلاً چندتا نهاد در جمهوری اسلامی هست که بنا دارند این دین نازنین، مدرن و شیک را-که می‌خواهد آیندۀ جهان را بسازد و تازه مردم جهان آماده شده‌اند این دین را بفهمند- به جهان معرفی کند؟ چند تا کتاب برای این منظور نوشته شده است؟

اینکه صرفاً کتاب پنجاه سال پیش شهید مطهری را به زبان انگلیسی ترجمه کنیم، کافی نیست. چندتا شما بنیاد فیلم‌سازی داریم که فیلم‌هایی بسازد برای مردم فرانسه و جدا پخش کند، برای مردم آلمان جدا پخش کند، برای آمریکای لاتین جدا فیلم بسازد؟ اگر برای آنها فیلم بسازند، مردم خودمان هم می‌توانند این فیلم‌ها ببینند کمااینکه الان هم دارند فیلم‌های هالیوود را می‌بینند. برنامه‌ریزان فرهنگی مملکت باید بدانند که الان فیلم‌ ساختن برای مردم اروپا واجب‌تر از فیلم‌ ساختن برای مردم ایران است، اگر این را نفهمند، طبیعی است که در خیابان‌های کشورمان درگیری‌های فرهنگی مثل موضوع حجاب پیدا کنند. الان چیزهایی که دربارۀ حجاب می‌گویی، مردم کشورهای غربی بهتر می‌فهمند چون آنها تا آخر خط رفته‌اند و آسیب‌‌های بی‌حجابی را دیده‌اند، ولی اینجا بعضی‌ها هنوز مست آن‌طرف هستند و نمی‌فهمند چه خبر است؟

اگر بگذارند دین درست معرفی بشود، معلوم می‌شود که ما مدعی آزادی هستیم نه غرب

 الان ما مدعی آزادی هستیم؛ اگر غرب‌زده‌ها بگذارند و اگر متحجّرین بگذارند! اگر بگوییم «اصل دین آزادی است» برخی از متحجرین و متصلبین می‌گویند «نه، اصل دین بندگی است!» بله، ولی بندگی خدا درواقع همان آزادی است، اگر یک‌کمی به خودت زحمت بدهی و فکر کنی این را می‌فهمی. خدا که برده نمی‌خواهد، بندگی خدا عین آزادی و آزادگی است، بندگی خدا می‌‌خواهد تو را به نهایت فهم و به نهایت قدرت و نهایت رهایی برساند. الان کدام یکی از جوان‌های ما فکر می‌کنند که دین یعنی آزادی؟ اگر برداشت جوانان ما از دین، آزادی نیست یعنی ما در مدرسه، دین را درست به آنها آموزش نداده‌ایم. 

پس دوتا مانع داریم؛ یکی متصلبین یا متحجّرین و یکی هم واداده‌ها و غرب‌زده‌هایی که تا یک کلمه از آن‌طرف می‌شنوند غش می‌کنند. این هر دو گروه، اهل تفکر نیستند که ببینند در دین چه خبر است!

تفسیر المیزان: حرّیتی که قرآن به بشر داده قابل قیاس با حریت تمدن عصر حاضر نیست

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: قرآن حرّیتی به بشر داده است که قابل قیاس با حریت تمدن عصر حاضر نیست و آن آزادی از هر قید و بند و از هر عبودیتی به جز عبودیت برای خدای سبحان است. و این هرچند در گفتن آسان هست(یعنی با یک کلمۀ حریت خلاصه می‌شود) ولی معنایی بس وسیع دارد و کسی می‌تواند به وسعت معنای آن پی ببرد که در سنت اسلامی و سیرۀ عملی که مردم را به آن می‌خواند و آن سیره را در بین افراد جامعه و طبقات آن برقرار می‌سازد دقت و تعمّق کند سپس آن سیره را با سیرۀ ظلم و زوری که تمدن عصر حاضر در بین افراد جامعه و در بین طبقات آن و سپس بین یک جامعۀ قوی و جامعۀ ضعیف برقرار نموده مقایسه نماید. آن‌وقت می‌تواند به خوبی درک کند آیا اسلام بشر را آزاد کرده یا تمدن غرب بشر را اسیر هوی و هوس‌ها و جاه‌طلبی‌ها نموده و یا به عکس است...

 در آیۀ قرآن داریم «وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِیَةٌ...» (نساء، 92) اگر کسی به‌طور تصادفی یک مؤمنی را بکشد، باید دیه بدهد و باید یک عبد را آزاد کند. برود یک بنده پیدا کند و او را آزاد کند. علامۀ طباطبائی ذیل این آیه توضیح می‌دهد و می‌فرماید معلوم می‌شود که اسارت و بردگی مساوی است با قتل یک انسان، و اگر شما می‌خواهی در مقابل قتل، جبران کنی باید یک عبد را آزاد کنی. ببین معنای آزادی در دین چقدر عمیق است.

اولین گام برای آزادی «ایمان به خدا» است

موضوع‌ بحث ما آخرین گام برای آزادی است. اولین‌گام برای رسیدن به آزادی چیست؟ اولین گام «ایمان به خدا» است. ایمان به خدا چگونه آدم را آزاد می‌کند؟ با توکل. شاخص ایمان چیست؟ توکل. اگر توکل نداشته باشی همان چیزی می‌شود که قرآن فرمود: آنهایی که مؤمن هستند اکثراً مشرک هستند(وَ ما یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِکُونَ؛ یوسف، 106) توکل نداشته باشی این‌گونه می‌شود.

توکل چگونه برای ما رهایی می‌آورد؟ اگر معنای توکل درست فهمیده بشود، سکولارترین یا ضددین‌ترین مدارس ما هم سعی می‌کنند بچه‌ها را در مدرسه طوری بار بیاورند که فقط ایمان و توکل‌شان بالا باشد چون اینها دانشمند خواهند شد. توکل انسان را رها می‌کند و رهایی برای انسان خلاقیت می‌آورد.

بنده پیشنهاد می‌دهم در استخدام افراد، بابت مدرک دکتری، حقوق اضافه ندهند و مزایایی برایش مترتب نباشد. بگویند: اگر می‌خواهی دکتری بگیر و اگر نمی‌خواهی نگیر، چون ما بیشتر از لیسانس به تو حقوق نمی‌دهیم. در این صورت، آنهایی که برای خلاقیت و برای علم و دانش درس می‌خوانند دنبال دکتری بروند. آن‌وقت ببین سطح پژوهش و علم در کشور چقدر بالا می‌رود. وقتی که علم پیشرفت کرد نتایج علمی‌اش چنان اثری برای جامعه دارد که هزار برابر این حقوقِ است. ولی الان تعداد زیادی افراد با مدرک دکتری داریم، در بین اینها چندتا نظریه‌پرداز وجود دارد؟ چرا برای مدرک دکتری حقوق اضافی می‌دهی؟ اصلاً چرا همه‌چیز را با حقوق می‌سنجی؟

پیامبر(ص): اگر می‌خواهی قوی‌ترین انسان‌ها باشی به خدا توکل کن

پس گام اول رهایی ایمان است. این ایمان چه‌کار می‌کند؟ می‌فرماید « اَلثِّقَةُ بِاللَّهِ حِصْنٌ لاَ یُحْصَنُ بِهِ إِلاَّ مُؤْمِنٌ» (اعلام‌الدین، ج1، ص455) اطمینان به خدا قلعه‌ای است که هیچ‌کس واردش نمی‌شود مگر آدم مؤمن. «وَ اَلتَّوَکُّلُ عَلَیْهِ نَجَاةٌ مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَ حِرْزٌ مِنْ کُلِّ عَدُوٍّ» با توکل به خدا، رها می‌شوی و هیچ‌کس به تو ضرر نمی‌زند. شما یک لحظه تصور کن که هیچ‌کسی نتواند به شما ضرر بزند یا آسیبی برساند. شبیه برخی از قهرمان‌های فیلم‌ها که در برابر گلوله هم آسیب‌پذیر نیست و هیچ کسی نمی‌تواند به او ضربه بزند. توکل زندگی انسان را این‌گونه می‌کند.

پیامبر(ص) می‌فرماید «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ أَقْوَى اَلنَّاسِ فَلْیَتَوَکَّلْ عَلَى اَللَّهِ» (روضة الواعظین، ج2، ص۴۲۶) اگر می‌خواهی قوی‌ترین انسان‌ها باشی به خدا توکل کن.

در متن درگیری‌های زندگی، روحیۀ رهاشدگی خودت را حفظ کن؛ مثل رزمنده‌ای که از گلوله‌ها نمی‌ترسد

یک کسی از امام کاظم(ع) پرسید: این آیه قرآن «وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» کسی که توکل به خدا کند خدا برایش کافی است، یعنی چه؟ حضرت کاظم(ع) فرمود: «التَّوَکُّلُ علَى اللّه دَرَجاتٌ؛ مِنها أن تَتَوکَّلَ علَى اللّه ِ فی اُمورِکَ کُلِّها ، فما فَعلَ بِکَ کُنتَ عَنهُ راضِیا و تَعْلَمُ أَنَّهُ لاَ یَأْلُوکَ خَیْراً وَ فَضْلاً» (الکافی ج2، ص65) توکل به خدا درجاتی دارد، یکی از آنها این است که به خدا در همۀ کارهای خودت توکل کنی و هرکاری با تو کرد، راضی باشی و بدانی خدا هیچ فضل و خیری را از تو دریغ نمی‌کند.

توکل یک معنایش این است که در متن درگیری‌های زندگی، روحیۀ رهاشدگی خودت را حفظ کنی، مثل رزمنده‌ای که در زیر باران گلوله‌ها توکل به خدا را داشت و از ترس، رها شده بود چون می‌دانست تا وقتی که خدا نخواهد هیچ گلوله‌ای به او نخواهد خورد. برای رهایی و آزادی باید جنگید؛ با ظالم‌های بیرونی باید جنگید، با وسوسه‌های درونی هم باید جنگید، و الا یا هوای نفس تو را اسیرت می‌کند، یا دشمن از بیرون اسیرت می‌کند. خاطرات جنگ و دفاع مقدس را از این زاویه بخوانید و از این زاویه فیلم جنگی بسازید.

(الف2/ن2)


<< جلسۀ قبل

جلسۀ بعد >>

 

نظرات

ما مواجهیم با پر ادعا ترین کسانی در پیشانی کار های فرهنگی کشور که هنوز حدکاثر کتاب های شهید مطهری ۵۰ سال قبل را در داخل مرور می‌کنند هنوز در دوران مواجهه مطهری با مارکسیست ها فریز شدند

هنوز مشغول در گیری های اختلاف داخلی خیابانی هستند حرفی غیر از اشتباهات خود را قبول ندارند  درگیری بی درایت را تصور مبارزه غیرتی و ارزشی میدانند 

کسی در تلویزیون بگوید مسئله حیا ریشه دار تر از حجاب است ارتباط با نسل نو نباید قطع میشد اینا  خشمگین میشوند اینا که مباحث جهانی امروز را تخطئه کنند چطور حرف برای گفتن دارند ؟

سلام و عرض ادب 

خدا قوت به تیم رسانه ای استاد که خوب کار میکنن!

لطفا سخنرانی ها را همان شب یا نهایتا تا سحر بارگزاری کنید !

چون بعضی ها مثل بنده تنها زمان آزاد شون برا گوش دادن، سحرهاست !

الان نزدیک اذان ظهره ولی هنوز جلسه ششم رو نداشتید!

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...