۰۱/۰۵/۱۵ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | برتر از آزادی و محور دین و اخلاق

شناسنامه:

 

 

متن:

 جریان‌های صهیونیستی در گفت و گوهای اخلاقی، در گفت و گوهای دینی، در گفت و گوهای علوم انسانی به چه موضوعاتی تأکید می‌کنند، تکیه می‌کنند، تکرار می‌کنند؟ ببینیم به چه مفاهیمی می‌پردازند. کاملاً رندانه. فرعی‌ها را می‌گویند، اصلی‌ها را نمی‌گویند. در علوم انسانی از آزادی حرف می‌زنند. ببین جهان را پر کردند از آزادی، چیز بدی هم نیست، خیلی خوب است، اگر نباشد امکان سعادت بشر منتفی است. این آزادی چه ایرادی دارد؟ کجایش فرعی است؟ این که خیلی اصلی است.

 وقتی که شما از آزادی حرف زدی، از قدرت بشر حرف نزدی، داری سر یکی را کلاه می‌گذاری. انسانی که زور ندارد، ضعیف است. «تو آزاد باش! تو آزاد باش!  شعارت آزادی باشد، شعارت آزادی باشد!» بعد هی رمقش را کشیده. «آزاد باش! آزاد باش! آزادی خیلی خوب است!» آزادی برای مرده؟ آزادی برای مریض؟ آزادی برای افلیج؟ آزادی برای کی؟ تو اگر راست می‌گویی، دنبال حیات و حرکت انسان هستی، لااقل آزادی و قدرت را باهم بگو. لااقل. اصلاً از آزادی کوتاه نیا. ولی قدرت انسان چه می‌شود؟ تو اگر راست می‌گویی، دنبال حقوق بشر هستی، و آزادی را محور قرار می‌دهی، پس چرا هزار تا ترفند برای ضعیف کردن انسان داری بعد هی  شعار آزادی می‌دهی؟ طرح دین چیست درمقابل اینها؟ چرا قرآن پر از کلمه آزادی نیست؟ آن زمان امکانات نبوده؟ خدا درکش نمی‌رسیده؟ جهان مدرن را نمی‌شناخته؟ چی بوده؟ ادبیاتش برای زمانی است که تمدن زیاد پیشرفت نکرده بوده؟ ابدا. خدا، می‌دانید دیگر بالاخره «لَا رَطبِ وَ لَا یابِس إلا فی کِتابِ مُبین». در یک کلمه  خدا در قرآن به قدرت بیشتر از آزادی بهاء می‌دهد. و چه می‌گوید؟ می‌گوید قدرتمند باش، آزادی‌ات را نگذار سلب شود. آزاد کن خودت را، نگذار کسی جلوی آزادی‌ات را بگیرد. اصل قدرت تو است. اصلاً دیگر شعار آزادی نمی‌خواهد بدهی. هرکس بخواهد آزادیت را بگیرد، زیر پای خودت لهش می‌کنی. همین جور که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود، با آزادی آزادی گفتن کسی آزاد نمی‌شود.

 پس با چه چیزی آزاد می‌شوند مردم؟ قدرتمند باشند دیگر کسی نمی‌تواند آنها را اسیر کند. برو سر قدرت صحبت کن. خب؛ وقتی صهیونیست‌ها، وقتی که قدرتمندان زورگو دارند جهان را اداره می‌کنند، هرگز حاضر نیستند قدرت را روی دست بگیری تبدیل کنی به شعار. تبدیل بکنی به مبنای حرکت سیاسی و اجتماعی. به مبنایی برای طرح‌ریزی حکمرانی. به مبنایی برای تعلیم و تربیت.

 در اخلاق می‌روی. در اخلاق به تو چه می‌گویند؟ می‌گویند مهربان باش، متواضع باش، قانع باش، عصبی‌مزاج نباش. اوه! یک فهرست بسیار بلند. حسود نباش، متکبر نباش، سخی باش. خب، اصلش را بگو. اینها که همه فرعش است که. فرع یعنی چی؟! اینها، این‌همه کلاس اخلاق، اینها، اینها دیگر، همین حرف‌هاست دیگر! چه می‌خواهی بگوییم مگر؟ ببین، دوباره اخلاق هم دارد فریب می‌دهد. در حالی که این همه درس اخلاق نمی‌خواهد.

 آدمی که قوی باشد، قوّتش، قدرتش، طهارت می‌دهد بهش. پاکی می‌دهد بهش. استغناء می‌دهد بهش. استغناء که بهش داد، چه اتفاقی می‌افتد؟ نیاز ندارد خطا کند. نیاز ندارد خیلی از این بدی‌ها را داشته باشد. بزرگوار می‌شود اصلاً. انسانی که عزتمند تربیت شد، انسانی که عزت خودش را حفظ کرد، نه دروغ  می‌گوید، نه خصاصت می‌کند، اصلاً هیچ کدام از بدی‌ها را ندارد. از دین حرف می‌زنند، دوباره فرعی‌ها را می‌گویند، اصلی‌ها را نمی‌گویند. چه‌جوری می‌شود؟ نماز می‌خواند، با نماز قوی نمی‌شود. نماز می‌خواند، ضعفش برطرف نمی‌شود. توحید دارد، اعتقادش قوی نمی‌‌شود. این توحید، به کجایش می‌خورد؟ تو سرش بخورد. که تو چه‌جور توحیدی داری، هنوز می‌ترسی، ضعیف هستی؟ این چه ایمانی است؟ نمی‌شود دیگر! دین که  بدون قوت نمی‌شود که! دین که بدون قدرت نمی‌شود که! از اینجا رفتی بیرون، چون مجلس امام حسین است، هر صفت اخلاقی خوبی که داری ولی برآمده از قدرت روحی تو نیست، آنجا احیاناً این اطراف چیزهست سطل‌های زباله، بریز دور، برو. مهربانی از سر ضعف، قیمت، بی‌ارزش است. سخاوت از سر ضعف ارزش ندارد. صداقت از سر ضعف ارزش ندارد. حیاء از سر ضعف ارزش ندارد. تمام.

 آن وقت شما بچه‌ها را در مدرسه و دبیرستان شروع کن قوی بار بیاور. راحت دیندار می‌شود، راحت اخلاقی می‌شود، راحت در علوم انسانی هم هر شعاری دادند، کم نمی‌آورد. می‌گوید، داریم. از آن‌طرف دنیا یک ندید بدید آمد و گفت آزادی، آزادی، خب حالا! خودت را جمع کن، لوس می‌کنی خودت را. این را که داریم ما، این که بدیهی است که. چرا؟ از کجا این آزادی؟ این آزادی را از کجا به دست آوردی؟ ما همه‌مان شیر هستیم ماشاءالله پهلوانیم. می‌گویند در کرمانشاه می‌خواهی یکی را صدا بزنی بگویی پهلوان، هشت نفر برمی‌گردند به تو نگاه می‌کنند.

 اگر شما اصل دین را بگیری، اصل اخلاق را بگیری، اصل آنچه از مفاهیم ارزشمند انسانی در علوم انسانی را بگیری همه یک حرف می‌زنند. می‌گویند از همۀ مقدمات باید به قدرت برسی، از قدرت به همۀ نتایج و فوائد و مفاهیم خوب بشری باید برسی. قدرت را بگذاراین وسط. قدرت یک همچین جایگاهی دارد.

 وقتی که شما از آزادی حرف زدی، از قدرت بشر حرف نزدی، داری سر یکی را کلاه می‌گذاری. آزاد باش! آزاد باش! آزادی خیلی خوب است. آزادی برای مرده؟ آزادی برای مریض؟ آزادی برای افلیج؟ آزادی برای کی؟ تو اگر راست می‌گویی دنبال حیات و حرکت انسان هستی، لااقل آزادی و قدرت را با هم بگو. اصل قدرت تو است! خدا در قرآن به قدرت بیشتر از آزادی بها می‌دهد. و چی می‌گوید؟ می‌گوید قدرتمند باش آزادی‌ات را نگذار سلب شود. آزاد کن خودت را. نگذار کسی جلوی آزادی‌ات را بگیرد. اصل قدرت تو است.

 

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...