۰۱/۰۲/۰۵ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ تصویری | چرا دستورات و تعالیم دینی، بیشتر حالت سَلبی دارند؟!

شناسنامه:

 

 

متن:

 شما اگر به مجموعۀ تعالیم و موعظه‌‌های دینی نگاه کنید، معمولاً حس می‌کنید اینها غالباً جنبۀ سلبی دارند. «این کار را نکن، از دنیا بِبُر، چشمت را از آرزوها بپوشان»؛ هی دنبال قطع کردن هستند، مجموعۀ موعظه‌ها و دستورات دینی بیشتر این حالت را دارند. به همین دلیل خیلی‌ها از دین خوش‌شان نمی‌آید، توصیه‌های دینی را احساس می‌کنند غالباً سلبی هستند و یک وضعیت تلخی دارند، یک وضعیت تند و سردی دارند.

چرا در دینداری همیشه مجبوریم با امیال طبیعی خود مخالفت کنیم؟

 حالا آیا واقعاً همین‌طور است؟ واقعاً غالب موعظه‌ها و رویکرد تربیتی دین به سمت «قطع کن، بِبُر، دست‌ بردار، ترک کن» هست؟ واقعیت این است یا این شایعه است؟ واقعیتش این است که آره این‌طوری است. پیامبر گرامی اسلام هم انذار می‌دهد هم مبشّر است، جنبۀ تبشیری دارد، بشارت می‌دهد؛ ولی خب در قرآن کریم واضح است که بیشتر رسول خدا منذر خطاب شده و انذاردهنده بودن او مقدم است بر بشارت‌دهنده بودن او است.

 چرا این‌جوری است؟ به این دلیل که انسان نیاز ندارد بهش بگویند «خوب باش، عاشق ‌شو، وصل کن، واصل شو، عاشق...، عاشقانه زندگی کن.» می‌دانید، این توصیه‌ها مورد نیاز انسان نیست. برای چی؟ برای اینکه انسان عاشق هست، دنبال وصل هست، و همۀ این ویژگی‌های مثبت را دارد! پیدا نیست، پنهان است در وجود انسان. اگر شما یک مقدار ترک در زندگی‌ات زیاد کنی آنها خودبخود رو می‌آید. با توصیۀ «عاشق‌ شو، مشتاق باش»، با این‌جور توصیه‌ها آدم که عاشق نمی‌شود که! عشق باید از درون بجوشد. توصیه‌های کارآمد برای انسان اینها است، «ترک کن، چشم‌ بپوش، دست بردار، زبان بدوز و این کلمات را نگو.» در واقع مسیر تربیتی یک مقدار شبیه گشتن دنبال گنج می‌ماند، باید خاک‌برداری کنی؛ این را بردار، آن را بردار، این سنگ را بردار، آن سنگ را بشکن، این وزنه‌ها را بردار تا برسی به آن گوهر تابناک، یا تا برسی به آن سرچشمۀ زلال آب مثلاً، مثل چاه کندن می‌ماند. بعضی‌ها این‌قدر باصفا هستند یک‌مقدار می‌کنی به آب می‌رسی. بعضی‌ها باید چاه عمیق بزنی تا به آب برسی.

 پس اگر شما می‌بینید توصیه‌های دین بیشتر از جنس سلبی است، بیشتر از جنس ترک و نهی هست، بیشتر از جنس انذار هست و می‌خواهد رابطۀ انسان را با یک سلسله چیزها قطع بکند، به‌جای اینکه توصیه به وصل بکند، به دلیل اینکه توصیه به وصل نیاز نیست، ما همه عاشق هستیم و عاشق آفریده شدیم. یک‌کمی ترک صورت بگیرد عشقه خودش رو می‌آید.

 پس ظاهراً دین ابتدا توصیه‌هایش سلبی است، یا فراوان‌تر است توصیه‌های سلبی‌اش. واقعاً دین دنبال عاشق کردن انسان است، منتهی با توصیۀ به عاشق شدن که کسی عاشق نمی‌شود که! باید این موانع را بردارد، باید از موانع قطع بکند.

 انسان نیاز ندارد بهش بگویند «خوب باش، عاشق‌شو، وصل کن، واصل شو، عاشقانه زندگی کن»؛ برای چی؟ برای اینکه انسان عاشق هست، دنبال وصل هست، و همۀ این ویژگی‌های مثبت را دارد! پیدا نیست، پنهان است در وجود انسان. ما برای یک عشق ابدی، ما برای یک عشق عمیق، ما برای یک عشق رو به افزایش، یک آتشی گرم‌کننده آفریده شدیم! خب این را از کجا بدست بیاوریم؟ از ترک، از جدا کردن حساب خودمان، حساب دل خودمان از خیلی چیزها.

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...