۹۲/۰۶/۱۷ چاپ ایمیل و پی دی اف
در تجمع عزاداران امام صادق(ع)

مفاد پیام امام صادق(ع) به ابومسلم این بود که «فراهم شدن قدرت توسط هر کس و به هر شیوه را قبول نمی‌کنیم»/ مافوق دموکراسی‌گرایی غربی!/ امام صادق(ع) پاکی قدرت و احترام به درک انسان‌ها را به جهان بشریت نشان داد/ یک روایت برای سیاستمداران و دولتمردان/ رسول خدا(ص) حکم اعدام توطئه کنندگان را به خاطر نفوذ افراد نادرست در میان مردم اجرا نکردند

حجت الاسلام علیرضا پناهیان در سالروز شهادت امام صادق، و در جمع عزاداران صادق آل محمد(ص) که در میدان فلسطین تهران گرد آمده بودند گفت: ابومسلم خراسانی کسی بود که به اسم اهل‌بیت(ع) قیام کرد، اما دستورات اهل‌بیت(ع) را در مسیر قیام خودش رعایت نمی‌کرد. او حتی شعارهای اهل‌بیتی می‌داد و می‌گفت که می‌خواهم انتقام خون اهل‌بیت(ع) را بگیرم. او علیه بنی‌امیه و بنی‌مروان قیام کرده بود و صدها هزار نفر را به کشتن داد ولی نتیجۀ قیام او حکومت بنی‌العباس شد؛ بنی‌العباسی که کمتر از بنی‌امیه به اهل‌بیت(ع) ظلم نکردند. در ادامه فرازهایی از سخنان ایشان را می‌خوانید:

 

امام صادق(ع) نورانیّت و پاکی قدرت و احترام به درک و فهم انسان‌ها را به جهان بشریت نشان داد / خیلی‌ها از امام صادق(ع) خواستند برای به دست گرفتن قدرت قیام کنند ولی چون مردم زمانه، بصیرت لازم را نداشتند حضرت قبول نکرد

  • ما نباید امام صادق(ع) را فقط رئیس مذهب تشیّع بدانیم. بلکه ایشان رئیس جهان اسلام است، و رؤسای همۀ مذاهب به امام صادق(ع) احترام می‌گذارند. امام صادق(ع) افتخار جهان اسلام است. ایشان نورانیّت و پاکی قدرت، احترام به حقوق انسان‌ها، و احترام به درک و فهم انسان‌ها را به جهان بشریت نشان داد.
  • فقط بُعد علمی و تعلیماتی امام صادق(ع) نیست که به ایشان عظمت داده است. نحوۀ برخورد ایشان با مقولۀ قدرت و سیاست هم خیلی موجب عظمت یاد ایشان است. در جهان اسلام آن زمان که خیلی هم وسعت پیدا کرده بود، افراد زیادی آمدند و از ایشان خواستند که برای به دست گرفتن قدرت قیام کنند ولی حضرت نگاه کردند و دیدند مردم زمانه، آن بصیرت و همت لازم را ندارند لذا قبول نکردند و به دوستان خود و به دیگران جواب رد دادند. حتی این موجب شد دیگران بیایند و قدرتی که برای ایشان مهیا بود را تصاحب کنند و به خود ایشان ظلم کنند. این نحوه برخورد امام صادق ع با مقولۀ قدرت چه پیامی برای امروز ما دارد؟ 

مفاد پیام امام صادق(ع) به ابومسلم: فراهم شدن قدرت توسط هر کس و به هر شیوه را قبول نمی‌کنیم/ اهمیت پاکی قدرت نزد امام صادق(ع)

  • ابومسلم خراسانی کسی بود که به اسم اهل‌بیت(ع) قیام کرد، اما دستورات اهل‌بیت(ع) را در مسیر قیام خودش رعایت نمی‌کرد. او حتی شعارهای اهل‌بیتی می‌داد و می‌گفت که می‌خواهم انتقام خون اهل‌بیت(ع) را بگیرم،( الحیاه السیاسیه للامام الرضا(ع)، جعفر مرتضی العاملی/ص29-43) او علیه بنی‌امیه و بنی‌مروان قیام کرده بود و صدها هزار نفر را به کشتن داد ولی نتیجۀ قیام او حکومت بنی‌العباس شد؛ بنی‌العباسی که کمتر از بنی‌امیه به اهل‌بیت(ع) ظلم نکردند. ابومسلم در مسیر حرکت خودش وقتی به امام صادق(ع) نامه نوشت که ما داریم قدرت را برای شما فراهم می‌کنیم(إِنِّی دَعَوْتُ النَّاسَ إِلَى مُوَالاةِ أَهْلَ الْبَیْتِ فَإِنْ رَغِبْتَ فِیهِ فَأنا أُبَایِعْکَ‏؛ همان منبع/ص41)، حضرت یک جواب کوتاه و بسیار عمیق به او داد و فرمود: «تو از مردان من نیستی و زمانه هم زمانۀ من نیست؛ مَا أَنْتَ مِنْ رِجَالِی وَ لاَ الزَّمَانِ زَمَانِی»(همان منبع) یعنی هر کسی و به هر شیوه‌ای برای‌ ما قدرت فراهم کند، ما از او قبول نمی‌کنیم. این سخن نشان‌دهندۀ نگاه حضرت به پاکی قدرت است.
  • اگر امروز در دانشگاه‌های دنیا بخواهند به صورت نظری از آزادی و رعایت حقوق بشر و دخالت انسان‌ها در سرنوشت خودشان سخن بگویند و به زیباترین صورت و حتی به صورت غیرواقع‌بینانه و خیالی از دموکراسی و از ارزش آدم‌ها چیزی بگویند سخنی پیشرفته‌تر از این سخن امام صادق(ع) پیدا نمی‌کنند.
  • حضرت به ابومسلم خراسانی می‌فرماید «تو آدم ما نیستی». یعنی درست است که به ظاهر داری برای ما شمشیر می‌زنی، ولی ما این کار تو را نمی‌توانیم قبول کنیم، چون تو در شمشیر زدن تقوا را رعایت نمی‌کنی، چون دستورات الهی و حقوق آدم‌ها را که خدا مقرر کرده است، رعایت نمی‌کنی.
  • شاید اگر بسیاری از مذهبییون یا آزادی‌خواهان به زندگی ابومسلم خراسانی نگاه کنند، از او تقدیر کنند و بگویند او داشت مردم را از ظلم سفاکان بنی‌مروان نجات می‌داد، ولی امام صادق(ع) این آدم را انتخاب نکرد و فرمود تو آدم من نیستی! اگر ما بودیم، شاید می‌گفتیم: چون بالاخره دارد یک کاری می‌کند که قدرت دست آدم‌های صالح بیفتد و همین مقدارش خوب است! ولی حضرت او را انتخاب نکرد.

باید پای همۀ دین ایستاد/ اینکه فقط قسمت‌هایی از دین رعایت شود و بقیه عمداً دور ریخته شود و به چند شعار دینی و انقلابی اکتفا شود ارزش ندارد

  • اهل‌بیت(ع) این‌طور نیستند که به هر قیمتی بخواهند قدرت و حاکمیت را به دست بیاورند، ارزش این نگاه را امروز مردم مغرب‌ زمین که خیلی فضای ذهنی‌ آنها را سخنان آزادی‌خواهانه و حقوق بشری پر کرده است خیلی بهتر می‌فهمند و قدر یک چنین شخصیت بزرگی را می‌دانند. امام صادق(ع) در آستانۀ تصاحب قدرت بود ولی حاضر نشد قدرت را به دست بگیرد. هیچ امامی به اندازۀ امام صادق(ع) یار نداشت ولی حضرت یاری آنها را قبول نکردند و فرمودند این یاری شما ظاهری است، شما باید بتوانید پای همۀ دین خوب بایستید. اینکه فقط قسمت‌هایی از دین رعایت شود و بقیه عمداً دور ریخته شود و به چند شعار دینی و انقلابی اکتفا شود ارزش ندارد. خیلی اهمیت دارد که ما این مطلب را در ذهن خودمان داشته باشیم و در مواقع مختلف به آن توجه کنیم.
  • باید دید چه کسانی واقعاً در حدّ آدم‌های امام صادق(ع) و آن 313 نفری که حضرت منتظرشان است، هستند. شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: چرا نشسته‌اید و برای گرفتن حقّتان قیام نمی‌کنید؟ به خدا قسم اگر امیرالمومنین(ع) این تعداد یار و یاور داشت (صد هزار، بلکه دویست هزار نفر) هرگز دیگران در گرفتن حق وی طمع نمی‌کردند! آنگاه امام صادق فرمود: اگر به تعداد این گوسفندان یاور داشتم قیام می‌کردم! وقتی گوسفندان را شمردند، دیدند تنها هفده عدد بودند! (... فَقَالَ: وَ اللَّهِ یَا سَدِیرُ لَوْ کَانَ لِی شِیعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّیْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَى الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِیَ سَبْعَةَ عَشَرَ؛ کافی/ج 2/ص 242)
  • این نشان‌دهندۀ ضرورت پاکی قدرت در اسلام است و نشان می‌دهد که امام صادق(ع) چقدر در مورد یاران خود سختگیر هستند و چقدر استانداردهای مورد نظر حضرت بالاست، ایشان هر خدمتی را از هر کسی نمی‌پذیرند. لذا اگر قدرت به دست امام صادق(ع) می‌افتاد، قدرت پاکی می‌شد.

مافوق دموکراسی‌گرایی غربی!/ در مکتب امام صادق(ع) ارزش فهم مردم و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود یک سخن شعاری نیست /اما غربی‌ها با فریب فقط دنبال رای مردم هستند

  • امام صادق(ع) در قسمت دوم کلام خود به ابومسلم می‌فرماید: « وَ لاَ الزَّمَانِ زَمَانِی؛ زمانه هم زمانۀ من نیست» یعنی به فرض که قدرت به دست ما بیفتد، ولی تا وقتی مردم عمیقاً دین را نفهمیده باشند، فایده ندارد. یعنی ما در زمانی حکومت خواهیم کرد که مردم عمیقاً دین ما را فهمیده باشند و از صمیم دل ما را بخواهند. این سخن مافوق سخن دموکراسی‌گرایی و حقوق‌بشربازی غربی‌هاست. در مغرب زمین با دروغ و فریب، دنبال به دست آوردن رای مردم هستند و بعد دیگر برایشان مهم نیست که چه بشود.
  • در مکتب امام صادق(ع) اینکه مردم باید بر سرنوشت خودشان حاکم شوند، و اینکه فهم و اعتقاد مردم ارزش دارد یک سخن شعاری نیست. اینکه حضرت فرمودند «زمانه زمانۀ من نیست»، یعنی وقتی مردم عمیقاً حق را نمی‌فهمند و نمی‌خواهند، پس ما اهل‌بیت(ع)، غربت را تحمل می‌کنیم؛ یعنی ما این‌قدر برای فهم مردم احترام قائل هستیم. این در حالی بود که قدرت تقریبا در دست‌های امام صادق(ع) بود، و اصلاً بنی‌العبّاس به اسم اهل‌بیت(ع) قدرت پیدا کردند.
  • اکنون شما این نگاه و رفتار امام صادق(ع) را در مقابل یاوه‌سرایی غربی‌ها بگذارید که اینقدر جنایت می‌کنند و بعد شعار حقوق بشر سر می‌دهند. اینها به حدّی با جنایت‌های خودشان ننگ بشریت شده‌اند، که دیگر بعید است در عالم هیچ متفکری باشد که در عرصۀ سیاست از یک نظام سرمایه‌داری یا دموکراتیک، و این مفاهیم حقوق بشری که غربی‌ها به دنبالش هستند، حتی به لحاظ نظری دفاع کند و آنها را قابل تحقق بداند.
  • وزیر امور خارجۀ سابق آمریکا خودش اعتراف کرد که ما القاعده را درست کرده‌ایم.(فارس/خبر13901007000921) امروز هم به همین قبیل گروه‌هایی آدم‌هایی که خودشان به وجود آورده‌اند، بمب شیمیایی می‌دهند تا مردم را بزنند، بعد به دروغ می‌گویند: این بمب‌های شیمیایی را دولت سوریه زده است، پس ما باید دولت سوریه را بزنیم! در حالی‌که تقریباً یقین دارند هیچ آدم مطلع و عاقلی در عالم دروغ‌های اینها را باور نمی‌کنند. ولی کارشان به اینجا رسیده که به این ترفندهای سخیف و مفتضحانه دست می‌زنند. چرا کارشان به اینجا رسیده؟ چون حقیقتاً برای آدم‌ها ارزش قائل نیستند.
  • طبق نظر بسیاری از اندیشمندان جهان، دموکراسی یک فریب و یک اشرافیت مدرن بیشتر نیست. حالا مردمی که در اروپا و آمریکا و جاهای دیگر زندگی می‌کنند و با مفاهیم حقوق بشر آشنا هستند، آنها را بیاورید و با امام صادق(ع) آشنا کنید و بگویید امام ما این‌قدر برای آدم‌ها احترام قائل بودند که حکومت به آنها پیشنهاد شد اما حاضر نشدند حکومت کنند، برای اینکه نگاه می‌کردند و می‌دیدند که مردم عمیقاً متوجّه نیستند.

هنگام هجوم مردم برای بیعت با امیرالمؤمنین(ع)، درابتدا حضرت نپذیرفتند، چون زمانه زمانۀ ایشان نبود/ حکومت دینی، حکومتی است که به رأی ظاهریِ مردم اکتفا نمی‌کند و رأی باطنی مردم را هم می‌خواهد

  • نمونۀ دیگری از رفتار امام صادق(ع) را در امیرالمؤمنین علی(ع) می‌بینید که وقتی مردم آمدند درِ خانۀ امیرالمؤمنین(ع) و از حضرت خواستند حکومت را قبول کنند، حضرت قبول نکردند(1) و مردم را به درِ خانۀ زبیر برد و صدا زد: زبیر! تو بیا و خلافت را قبول کن! من با تو بیعت می‌کنم و به تو کمک می‌کنم. این یعنی امیرالمؤمنین(ع) داشتند می‌فرمودند «زمانه زمانۀ من نیست». در واقع زبان‌حال امیرالمؤمنین(ع) چیزی شبیه به همین کلام امام صادق(ع) بود. یعنی الان مردم احساساتی شده‌اند و به درِ خانۀ من آمده‌اند ولی عمیقاً نمی‌فهمند و نمی‌توانند حکومت علی‌بن ابیطالب(ع) را تحمل کنند. قطعاً امیرالمؤمنین(ع) تعارف نداشتند و نمی‌خواستند زهدفروشی کنند، اما وقتی به حد اجبار رسید حضرت مجبور شدند خلافت را قبول کنند و الّا زمانه زمانۀ حضرت نبود. لذا در تاریخ می‌بینید که به سرعت ثابت شد این آدم‌هایی که درِ خانۀ علی(ع) آمدند، آدم‌های حضرت نبودند و همان طلحه و زبیر که جزء اصرارکننده‌ها و اولین بیعت‌کنندگان بودند، اولین کسانی شدند که با حضرت جنگ کردند.
  • حکومت دینی، یک حکومتی است که به رأی ظاهریِ مردم هم اکتفا نمی‌کند و رأی باطنی مردم را می‌خواهد و این افتخار ماست که امام صادق(ع) نمونۀ عالی این‌ حقیقت است. البته همۀ امامان ما همینگونه‌اند، اما زمانه به هیچیک از امامان اینقدر که به امام صادق(ع) اقبال کرده بوده اقبال نکرده بود و هیچ امامی مثل امام صادق(ع) این‌قدر زمینۀ حکومت نداشته است؛ به حدی که عادت دوستان‌شان شده بوده که از حضرت تقاضا می‌کردند چرا شما قیام نمی‌کنید؟
  • اینکه حضرت امام(ره) قیام فرمودند و این نظام اسلامی را برقرار کردند هم به این دلیل بودکه با آن بصیرت بی‌نظیر دریافته بودند مردم حقیقتاً خواهان اسلام هستند و توان درک معانی و مبانی عمیق اسلام را دارند و تاریخ صحت این نگاه حضرت امام را اثبات کرد.

یک روایت برای سیاستمداران و دولتمردان/امام صادق(ع): اگر قدرت در دست من بود، شبانه‌روز باید برای خدمت به مردم تلاش می‌کردیم

  • این روایت را هم برای سیاستمداران و دولتمردان می‌گویم! یکی از اصحاب امام صادق(ع) به نام مفضل می‌گوید: در اعمال حج وقتی غربت حضرت را دیدم و از آن‌طرف دشمنان حضرت را دیدم که مکنتی دارند، به ایشان عرض کردم: «ای کاش قدرت در دست شما بود!» حضرت فرمودند: ای مفضّل، اگر قدرت در دست من بود، تو شب تا صبح باید می‌نشستی کنار من به برنامه‌ریزی اقدام می‌کردی و صبح تا شب هم باید برای خدمت کردن به مردم تلاش می‌کردی، و ما باید مثل امیرالمؤمنین(ع) به خودمان سخت می‌گرفتیم. الان قدرت در دست من نیست، و می‌توانی استراحتی کنی و آسوده باشی. (کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِالطَّوَافِ فَنَظَرَ إِلَیَّ وَ قَالَ لِی یَا مُفَضَّلُ مَا لِی أَرَاکَ مَهْمُوماً مُتَغَیِّرَ اللَّوْنِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ نَظَرِی إِلَى بَنِی الْعَبَّاسِ وَ مَا فِی أَیْدِیهِمْ مِنْ هَذَا الْمُلْکِ وَ السُّلْطَانِ وَ الْجَبَرُوتِ فَلَوْ کَانَ ذَلِکَ لَکُمْ لَکُنَّا فِیهِ مَعَکُمْ فَقَالَ یَا مُفَضَّلُ أَمَا لَوْ کَانَ ذَلِکَ لَمْ یَکُنْ إِلَّا سِیَاسَةُ اللَّیْلِ وَ سَبَاحَةُ النَّهَارِ وَ أَکْلُ الْجَشِبِ وَ لُبْسُ الْخَشِنِ شِبْهَ أَمِیرِ لْمُؤْمِنِینَ ع وَ إِلَّا فَالنَّارُ فَزُوِیَ ذَلِکَ عَنَّا فَصِرْنَا نَأْکُلُ وَ نَشْرَبُ وَ هَلْ رَأَیْتَ ظُلَامَةً جَعَلَهَا اللَّهُ نِعْمَةً مِثْلَ هَذا؛ غیبت نعمانی/ص287)
  • معنایش این است که اگر قدرت در دست اهل‌بیت(ع) باشد، کارگزاران حکومت در آسایش و راحتی نخواهند بود بلکه باید شبانه‌روز برای خدمت به مردم تلاش کنند. لذا امام زمان(ع) نسبت به دو گروه سخت‌گیر هستند، یکی دشمنان، و دیگری دوستان و کارگزاران خودشان. یعنی به کارگزاران خودشان هم خیلی سخت‌گیر هستند و از آنها توقع کار و خدمت شبانه‌روزی دارند.

رسول خدا(ص) حکم اعدام توطئه کنندگان را به خاطر نفوذ افراد نادرست در میان مردم اجرا نکردند/ اتکای قوت و ضعف حکومت دینی به معرفت مردم

  • البته گاهی یک حکومت دینی هم به‌خاطر ضعف معرفت مردم، مشکلاتی برایش پیش می‌آید و ضعیف می‌شود و افراد نادرست هم در حکومت نفوذ پیدا می‌کنند. که برای رفع این مشکلات هم باز نیاز به معرفت و بصیرت مردم و خواص جامعه است. کما اینکه در حکومت پیامبر گرامی اسلام(ص) عده‌ای از همین افراد نادرست حتی قصد ترور پیامبر(ص) را داشتند. اما وقتی توطئۀ آنها لو رفت و موفق نشدند، یکی از یاران حضرت به نام حذیفه از ایشان خواست این خائنین را اعدام نماید و یا لااقل آنها را رسوا کند، حضرت در پاسخ به او فرمود: مردم معرفتش را ندارند و لذا نمی‌توانند این مسأله را تحمل کنند و (به دنبال سخن افراد دارای نفوذ در مردم) برای ما حرف در می‌آورند و می‌گویند: پیامبراکرم(ص) یاران خودش را زد. (أَکْرَهُ أَنْ یَتَحَدَّثَ النَّاسُ وَ یَقُولُوا إِنَّ مُحَمَّداً قَدْ وَضَعَ یَدَهُ فِی أَصْحَابِه: اعلام الوری/123)
  • حکومت دینی خیلی به معرفت حقیقی مردم وابسته است. البته وقتی حکومت دینی برقرار شد، دیگر اگر کسانی مثل طلحه و زبیر که بهانه درست کردند و جلوی امیرالمؤمنین(ع) و حکومت حق ایستادند، حضرت آنها را از دم شمشیر می‌گذراند. اگر گروهی از مردم فریب خوردند یا به شقاوت افتادند مثلاً به‌صورت خوارج در مقابل علی(ع) قرار گرفتند، حضرت بعد از نصایح فراوان، همۀ آنها را هم از دم شمشیر می‌گذراند. وقتی حکومت حق برقرار شد، اگر کسی مثل معاویه در مقابل حضرت ایستاد و کاخ سبز خود را تحویل نداد، حضرت با او نبرد کرد. وقتی امام زمان(ع) ظهور بفرمایند و آن حکومت حقّ برقرار شود، اگر کسانی بخواهند مردم‌فریبی کنند و به هر طریقی سدّ راه بشوند، حضرت آنها را هم گردن خواهد زد.
  • زیباترین جلوۀ پاکیِ قدرت را در دستان امام صادق(ع) می‌توانید ببینید. درست است که امام صادق(ع) حکومت نکردند، ولی نحوۀ حکومت کردن را نشان دادند، امروز این افتخار ما برای اهل عالم است که امام صادق(ع) در موضوع قدرت این‌گونه برخورد کردند. البته امام صادق(ع) تمام تلاش خود را برای افزایش معرفت مردم و ایجاد انسجام بین مومنین انجام دادند و در جهت تشکیل حکومت به صورت اساسی اقدام کردند، اما در آن مقطع به نتیجه نرسید.

تحمیل نکردن از سوی اهل‌بیت(ع)  فقط جنبۀ اجتماعی و حکومتی ندارد، بلکه جنبۀ فردی هم دارد/ اهل‌بیت(ع) کسی را وادار به تبعیت و پیروی و خدمت‌گزاری نمی‌کنند

  • این تحمیل نکردن از سوی اهل‌بیت(ع) فقط جنبۀ اجتماعی و حکومتی ندارد، بلکه جنبۀ فردی هم دارد. دوستان امام صادق(ع) باید خیلی مراقب باشند. اهل‌بیت(ع) به این سادگی‌ها کسی را وادار به تبعیت و پیروی و خدمت‌گزاری نمی‌کنند. امامان ما به قدری بزرگوار هستند، که چیزی را به کسی تحمیل نمی‌کنند. یک‌وقت فکر نکنید که امام زمان(ع) عشق را به شما تحمیل می‌کند، بلکه فرصت می‌دهد شما خودت عاشق بشوی. یک‌وقت فکر نکنید ایشان فرشته‌ای را می‌فرستد که شما را در زندگی‌تان در یک تنگنایی قرار دهد تا مجبور شوید به حضرت کمک کنید! اصلاً این‌طور نیست. منتظر نباشید کسی شما را مجبور کند به امام زمانت خدمت کنی، آزاد باش، جمعه‌هایت مال خودت است، و می‌توانی به تفریح و سرگرمی خودت برسی. مجبور نیستی برای دین و امام زمان و امام حسین خودت وقت بگذاری. اگر خودت فهمیدی، عاشق شدی و منّت کشیدی، شاید این توفیق را به تو بدهند.
  • آیۀ «أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ»(هود/28) را که زبان‌حال امام صادق(ع) هست را حتماً شنیده‌اید، یعنی «من ما شما را به پذیرش آن مجبور نمی‌کنیم در حالی که از آن کراهت دارید» این آیۀ کریمه، سخن حضرت نوح(ع) است که به اهل عالم اعلام می‌کند: هرکسی دین را نخواهد، خداوند متعال او را مجبور به دین‌داری نمی‌کند. به این سادگی‌ها خدا حاضر نمی‌شود توفیق دین‌داری به او بدهد.
  • این ما هستیم که باید این‌قدر برویم درِ خانۀ امام صادق(ع) منّت بکشیم، تمنّا کنیم، تقاضا کنیم تا آقا به ما عنایت کنند. ولی وقتی عنایت کنند، دیگر کم عنایت نمی‌کنند. ما دوستان امام زمان(ع) دوست داریم حضرت بیاید به هر نحوی شده دست دل ما و بچه‌های ما را بگیرد، و به سمت خودش بکشاند و ببرد. ممکن است خیلی‌ها بگویند: ما از این آزادی خسته شده‌ایم، بیا ما را به عنوان بنده و غلام خودت قبول کن. اما حضرت به این سادگی قبول نمی‌کند. دستگاه اهل‌بیت(ع) این‌طوری است.
  • چرا امام صادق بعد از 1400 سال هنوز غریب هستند؟ چون ناز کسی را نمی‌کشند. لذا وقتی شخصی آمد و به امام صادق(ع) گفت: قیام کنید و ما آماده‌ایم پای رکاب شما شمشیر بزنیم و خودمان را برای شما بکشیم! حضرت به او فرمود: خُب بلند شو برو توی تنور! گفت آخر تنور آتش داغ است، مرا به آتش نیافکنید. حضرت بلافاصله فرمود خب لازم نیست بروی. بعد یکی از دوستان و شیعیان واقعی حضرت از راه رسید و حضرت به او فرمودند برو توی تنور. گفت چشم آقا! اصلاً سؤال نکرد و بلافاصله وارد تنور آتش شد. بعد از اینکه مدتی گذشت، حضرت به آن مرد اول، فرمود: خیلی نگران رفیق‌مان که در داخل تنور است، هستی برو نگاه کن. او هم رفت دید و دید که داخل تنور نشسته و دارد ذکر می‌گوید و آتش برای او «برداً و سلاماً» است. (...ثُمَّ قَالَ قُمْ یَا خُرَاسَانِیُّ وَ انْظُرْ مَا فِی التَّنُّورِ قَالَ فَقُمْتُ إِلَیْهِ فَرَأَیْتُهُ مُتَرَبِّعاً فَخَرَجَ إِلَیْنَا وَ سَلَّمَ عَلَیْنَا فَقَالَ لَهُ الْإِمَامُ ع کَمْ‏ تَجِدُ بِخُرَاسَانَ‏ مِثْلَ‏ هَذَا فَقُلْتُ وَ اللَّهِ وَ لَا وَاحِداً؛ مناقب آل ابیطالب ع/ج4/ص237)‏
  • نه اینکه این دوستان خاص اهل‌بیت(ع)، مقلّدهای چشم و گوش بسته‌ای هستند و تبعیت کورکورانه می‌کنند، نه! این‌قدر عقل دارد که بداند حضرت بی‌حساب حرف نمی‌زند. یعنی خیلی عقلش می‌رسد و از حضرت حکمت‌های فراوان دیده است.

------------------------------------------------------------

(1) امیرالمؤمنین(ع): رهایم کنید و غیر مرا بخواهید، زیرا ما با حادثه‏اى روبرو هستیم که آن را چهره‏ها و رنگهاست، حادثه‏اى که دلها بر آن استوار، و عقلها بر آن پایدار نمى‏ماند. آفاق حقیقت را ابر سیاه گرفته، و راه مستقیم دگرگون و ناشناخته شده است. بدانید اگر خواسته شما را پاسخ دهم بر اساس آنچه خود مى‏دانم با شما رفتار مى‏کنم، و به گفتار هیچ گوینده و سرزنش هیچ سرزنش کننده‏اى توجّه نمى‏کنم. و اگر رهایم کنید مانند یکى از شما خواهم بود، و چه بسا از شما شنواتر و فرمانبردارتر باشم نسبته به کسی که حکومت خود را به او مى‏سپارید. و من براى شما وزیر باشم، به است از اینکه امیر باشم ؛ دَعُونِی وَ الْتَمِسُوا غَیْرِی فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَیْهِ الْعُقُولُ‏ وَ إِنَّ الْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الْمَحَجَّةَ قَدْ تَنَکَّرَتْ.  وَ اعْلَمُوا أَنِّی إِنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ إِنْ تَرَکْتُمُونِی فَأَنَا کَأَحَدِکُمْ وَ لَعَلِّی أَسْمَعُکُمْ وَ أَطْوَعُکُمْ لِمَنْ وَلَّیْتُمُوهُ أَمْرَکُمْ وَ أَنَا لَکُمْ وَزِیراً خَیْرٌ لَکُمْ مِنِّی أَمِیراً و نیز خطاب به مردم فرمودند: لَا حَاجَةَ لِی فِی أَمْرِکُمْ فَمَنِ اخْتَرْتُمْ رَضِیتُ بِهِ؛ الکامل فی التاریخ،ج‏3،ص:190

نظرات

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...