۹۷/۰۶/۰۶ چاپ ایمیل و پی دی اف

کلیپ صوتی | فقط به خاطر دو زار آبرو!

شناسنامه:

مدت: 4دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(2MB) | متوسط(4MB) ]

متن:

  ببین عزیزم، وجود ضدّ تمسخری داشته باش. نترس از تمسخر. خدا به پیغمبرش می‌خواهد بفرماید شروع کن، فرمود از آبرویت نترس. نفرمود از جانت نترس. نفرمود از مالَت نترس. گفت از آبرویت نترس.

  شما باور می‌کنید بعضی‌ها دین‌شان را بهشت‌شان را در آستانۀ بهشت می‌فروشند به جهنم می‌روند فقط به خاطر یک ذره آبرو؟ زبیر را می‌شناسی؟ زبیر آدم معمولی ساده نبود ها! بیست و پنج سال به خاطر طرفداری علی بن ابی‌طالب توی حکومت راهش ندادند. رسول خدا در مدحش سخن گفته. زبیر ساده نبود! یک آدمی بود نامردی کرده، همین‌جوری گفتی؟

امیرالمؤمنین زبیر را در جنگ جمل کشید کنار. صدا زد زبیر من با تو یک حرف خصوصی دارم. یادت است با هم بودیم پیش رسول خدا، رسول خدا چی به تو گفت؟ رسول خدا به تو فرمود که تو در یک بیابانی با این مشخصات جلوی علی می‌ایستی. زبیر این کار را نکن. گفت ها! آره آره، یادم آمد. گفت الآن این همان بیابان نیست؟ آقا فرمود خب واینستا دیگر، برو دیگر. رفت توی فکر. داشت تمام می‌شد قائله. رفت توی فکر. سرش را بلند کرد می‌دانید چی گفت؟ گفت بروم برگردم زن‌های بصره من را مسخره می‌کنند. آقا فرمود همین؟ برای مسخره شدن زن‌های بصره، زن‌های بصره کی هستند آخر مگر؟! گفت آخر بالاخره ما آمدیم جلو دیگر، الآن عقب بنشینیم می‌گویند ترسید.

  آقا بهش پالس را داد که حالا آن را یک فکری برایش می‌کنیم. برو ولی! زبیر برگشت. گفت نمی‌خواهم بجنگم. پسرش جا زدی؟! مسخره! و تمسخر از پسرش شروع شد. گفت نه من جا نزدم، من شجاعتم کم نشده! هر چی فکر کردم دیدم نمی‌شود! درست نیست آخر! گفت نه تو ترسیدی! گفت من ترسیدم؟ شمشیر را کشید. به عنوان اولین کسی که یک تنه حمله کند به لشکر علی بن ابی‌طالب جنگ را شروع کرد. برای اینکه کم نیاورد. می‌گویند آقا اینقدر متأسف شد؛ وای زبیر! خودت را بدبخت کردی. حالا می‌گذاشتی مسخره‌ات کنند. این یک دانه شجاعت را نمی‌آمدی، افه نمی‌آمدی. حالا چی شد؟ برو تا ابد توی جهنم بدبخت! به خاطر چی؟ من زن‌های بصره من را مسخره می‌کنند. خب بکنند! بچه‌ها هیچ‌وقت از مسخره شدن نترسید. کار درست را بکن. من نمی‌گویم خرابکاری بکن، بداخلاقی بکن، کسی را جذب نکن، من نمی‌گویم که دافعه داشته باش، من نمی‌گویم اخلاقت بد باشد نه، کار درست را بکن! یک جایی پایش افتاد برای حق مایه بگذاری مایه بگذار، خدا به تو عزت می‌دهد. عزت مال خداست. عزت را خدا تقسیم می‌کند نه لبخند کفار، نه لبخند زن‌های بصره.

  به یکی از سران فتنه گفتند که ببین تو که دیگر خودت می‌دانی دیگر، کوتاه بیا دیگر. گفت آخر الآن یک عده‌ای جمع شدند دور ما، ما اینها را چی‌کار کنیم؟ حالا مثلاً تو از فتنه کوتاه بیایی فهمیدی حالا تقلب نشده چی می‌شود مثلاً؟ آنها می‌گویند اَه اَه اَه. بگو آقا من اشتباه کردم. همین. بابت چی دادی رفت؟ بابت چی دادی رفت؟ حالا می‌گذاشتی مسخره‌ات کنند. این یک دانه شجاعت را نمی‌آمدی، افه نمی‌آمدی. حالا چی شد؟ بدبخت!  یک‌جایی پایش افتاد برای حق مایه بگذاری مایه بگذار، خدا به تو عزت می‌دهد.

 

نظرات

سلام ممنون خدا خیرتون بدخ

خیلی سخته تواون موقع فقط الله به داد مابرسه البته فکرکنم تمرین ولایت مداری داشته باشیم به طورمستمر وخیلی زیاد نجات بخش میشه یعنی هی کلنجاربریم باخودمون،خودمونوسقوط کرده حس کنیم بعدواسه راه نجاتش فکرکنیم کارانجام بدیم وبازهم بایداستمدادالهی طلبید

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...