۹۷/۰۵/۳۰ چاپ ایمیل و پی دی اف
علیرضا پناهیان در برنامۀ تلویزیونی «دیالوگین» در «بوسنی و هرزگوین»

منطقۀ بالکان، بهترین موقعیت برای شکل‌گیری «گفتگوی بین ادیان» است/ مسئلۀ اخلاق و «جذب جوانان به دین» یک مسئلۀ جهانی و مشترک بین ادیان است

شناسنامه:

  • مکان: برنامۀ دیالوگین - بوسنی هرزگوین 
  • زمان: 1397/04/24
  • مناسبت: راهپیمایی ۳روزه مارش میرا
حجت‌الاسلام والمسلمین پناهیان، که برای شرکت در راهپیمایی سه‌روزه «مارش‌میرا» و مراسم بزرگداشت یاد شهدای بوسنی به این کشور سفر کرده بود، با حضور در برنامه تلویزیونی «دیالوگین»، دربارۀ دغدغه‌های مشترک بین ادیان و لزوم «معرفی اسلام با زبان بین‌المللی» به گفتگو پرداخت که در ادامه، فرازهایی از این گفتگو را می‌خوانید:

مارش‌میرا، حرکتی است برای صلح

  • این اولین باری است که من به کشور بوسنی و هرزگوین می‌آیم، البته قبلاً دربارۀ مراسم باشکوه «مارش‌میرا» مطالبی شنیده بودم و این راهپیمایی را «حرکتی برای صلح» می‌دانم. امیدوارم هیچ‌وقت دوباره چنین درگیری و اختلافی بین انسان‌ها- از هر دین و ملتی که هستند- پیش نیاید.
  • امیدوارم با بزرگداشت یاد مظلومان و شهدای وقایع تلخی که سال‌های پیش در این کشور رخ داده است، به امنیت جهانی کمک شود و همچنین کمک شود به اینکه هیچ‌وقت این اختلافات، منجر به جنگ و درگیری نشود.

بوسنی، مرز میان ادیان و مذاهب مهم جهان است

  • اهمیت بوسنی و هرزگوین را از مدت‌ها قبل درک می‌کردم، ولی الان این اهمیت را بیشتر احساس می‌کنم. فکر می‌کنم کشور بوسنی و هرزگوین در یک منطقۀ حساس از جهان قرار گرفته است، می‌توان گفت «مرز بین تمدن‌ها» یا به‌عبارت بهتر «مرز میان ادیان و مذاهب مهم عالم» در بوسنی و هرزگوین قرار دارد. این یک فرصت بسیار عالی است که گفتگوی میان ادیان در اینجا شکل بگیرد. شاید هیچ کشور دیگری، از چنین موقعیت خوبی برخوردار نباشد.
  • امروز جهان بشریت به چیزی نیاز دارد که می‌توان از آن به «وجه مشترک ادیان» تعبیر کرد. اگر بتوانیم مذاهب و ادیان مختلف جهان را دور هم جمع کنیم و وجوه مشترک آنها را پیدا کنیم و اگر بتوانیم به یک «بیانیۀ جهانیِ مورد احترام تمام ادیان» برسیم که بر وجوه مشترک تأکید کند، بسیار ارزشمند خواهد بود.
  • ادیان مختلف، وجوه مشترک بسیاری با هم دارند که اگر به این وجوه مشترک، توجه کنند، هم می‌توانند زیبایی‌های خودشان را بهتر ببینند و هم می‌توانند به همدیگر کمک کنند؛ به این معنا که یکدیگر را در جهت اهداف مشترکشان تکمیل کنند.

در جهان امروز، امکان پیدایش «جنگ‌های صلیبی» وجود ندارد

  • امروز جهان ما با جهان گذشته خیلی فرق کرده است؛ دیگر امکان رخ‌دادن چیزی شبیه «جنگ‌های صلیبی» در جهان وجود ندارد. دیگر مردم حاضر نیستند همدیگر را صرفاً با یک کلمۀ «دین» طبقه‌بندی کنند و بر این اساس، مرزهایی را ایجاد کنند.
  • همان‌طور که امروزه «صنعت توریسم» در جهان شکل گرفته است و مردم به مناطق مختلف سفر می‌کنند و سنت‌های همدیگر را می‌بینند و زیبایی‌های شهرهای دیگر را درک می‌کنند، یا همان‌طور که مردم با مطالعۀ تاریخ، زیبایی‌هایی را در دل تاریخ پیدا می‌کنند و آنها را برجسته می‌کنند، یا همان‌طور که امروزه «هنر» و «دانش» امور مشترکی بین ملت‌های مختلف تلقی می‌شوند، در میان ادیان هم وجوه مشترکی وجود دارد که این وجوه مشترک، می‌تواند مورد استقبال مردم قرار بگیرد.

بوسنی می‌تواند در «معرفی اسلام با زبان بین‌المللی» پیشتاز باشد

  • فکر می‌کنم مسلمانان بوسنی و هرزگوین باید در میان مسلمانان، پیشتاز باشند در اینکه بتوانند اسلام را با یک «زبان بین‌المللی» معرفی کنند؛ به‌گونه‌ای که یک مسیحی در هر کجای عالم، وقتی نام اسلام را-با این زبان بین‌المللی و ‌با تأکید بر وجوه مشترک اسلام و دیگر ادیان- شنید، با اسلام احساس رفاقت کند و حتی یک مسیحی، احساس کند که می‌تواند از برخی آموزه‌های مشترک که بعضاً مسلمان‌ها به این آموزه‌ها بیشتر توجه می‌کنند، در زندگی خودش استفاده کند. همان‌طور که ممکن است یک مسلمان هم از برخی آموزه‌های مسیحیت، برای دین و زندگیِ خودش استفاده کند. کمااینکه هم‌اکنون نیز در متون دینی مسلمانان از آموزه‌ها و نصایح حضرت مسیح استفاده می‌شود.
  • اگر ما بر وجوه مشترک ادیان تأکید کنیم و زبانی را پیدا کنیم که بتواند هر یک از این ادیان را بهتر معرفی کند و به یکدیگر نزدیک کند، در این‌صورت یک اتفاق خوبِ دیگر هم خواهد افتاد و آن اینکه؛ انسان‌هایی که خارج از همۀ دین‌ها هستند نیز به دین علاقه‌مند خواهند شد. مثلاً ما که مسلمان هستیم، به سهم خودمان وظیفه داریم که دین اسلام را به‌گونه‌ای معرفی کنیم که محل توجه همۀ ادیان و نیز همۀ انسان‌ها قرار بگیرد.

منطقۀ بالکان، بهترین منطقه برای شکل‌گیری «گفتگوی بین ادیان» است

  • منطقۀ بالکان یکی از حساس‌ترین منطقه‌های جهان است؛ این منطقه از نظر فرهنگی و فکری محل تلاقی ادیان است و در آینده، عالی‌ترین کرسی‌های علمی می‌تواند در اینجا برگزار شود و دانشگاه‌های بین‌المللی بر سرِ «گفتگوی ادیان» و برای «پیداکردن وجوه مشترک میان ادیان» می‌تواند در اینجا به‌وجود بیاید تا راه‌هایی را پیدا کنند برای اینکه «پیروان ادیان مختلف، چگونه می‌توانند برای بهترکردن زندگی انسان‌ها دست به‌دست هم دهند؟» یا «چگونه می‌توانند با ظلم مقابله کنند؟»
  • حتی در یکی از آیات قرآن می‌بینیم که خداوند متعال، کلیسا، کنیسه و مسجد را در کنار هم قرار می‌دهد و یک درد و مسئلۀ مشترک را برای همۀ اینها ذکر می‌کند. خداوند می‌فرماید: «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً» (سورۀ حج/ آیۀ 40) یعنی اگر خداوند، ظالمان را به‌وسیلۀ اسبابی که در حیات بشر وجود دارد، کنترل نمی‌کرد، کنیسه‌ها و کلیساها و مسجدها خراب می‌شدند. یعنی خداوند در این آیه، خراب‌شدن مسجد در اثر ظلم را در کنارِ خراب‌شدن کلیسا و کنیسه قرار می‌دهد. چون این مکان‌ها برای سه دین، محل عبادت هستند. در واقع خداوند با سنت‌های خودش اجازه نمی‌دهد وضعیتی پیش بیاید تا محل‌هایی که ذکر خدا در آن گفته می‌شود، بر اثر ظلم، خراب شوند.

خیلی‌ها از اختلاف بین ادیان، سود می‌برند

  • درست است که ما مسلمان هستیم اما با دیگر ادیان، دغدغه‌های مشترکی داریم؛ یکی از این دغدغه‌های مشترک، ذکر خدا و یاد خداست که باید دل‌ها را نورانی کند و به زندگی انسان‌ها آرامش بدهد.
  • البته خیلی‌ها هستند که از «اختلاف میان ادیان» سود می‌برند، همان‌طور که خیلی‌ها از «اختلاف میان مذاهب اسلامی» سود می‌برند (مانند اتفاق تلخی که در خاورمیانه افتاد) و همان‌طور که خیلی‌ها از «اختلاف میان اقوام» سود می‌برند و سعی می‌کنند بین قومیت‌های مختلف، دعوا و درگیری ایجاد کنند تا کار خودشان را پیش ببرند.
  • در چنین وضعیتی، باید کاری کنیم که با به‌دست‌آوردن وجه مشترک ادیان و با پیشتازشدنِ روشنفکرهای دینی در منطقۀ بالکان، صلح را برای این منطقه و بلکه برای جهانیان تثبیت کنیم. این‌طور بحث‌ها(یعنی بحث دربارۀ وجوه مشترک ادیان) در جاهای دیگر دنیا به‌غیر از بالکان، نه خیلی پا می‌گیرد-چون مسئله حیاتی برای جاهای دیگر نیست- و نه خیلی اثرگذار خواهد بود. اما در این منطقه، یک موقعیت خاص و استثنایی وجود دارد که می‌توان گفتگوی بین ادیان را شکل داد؛ یعنی درست در همان جایی که بعضی‌ها می‌خواستند «جنگ بین ادیان» را شکل دهند!

در همان منطقه‌ای که خواستند «جنگ بین ادیان» راه بیندازند، باید «اتحاد بین ادیان» شکل بگیرد

  • ممکن است من در ایران «شنوندۀ بین‌المللی» زیاد نداشته باشم، یا در کشور فرانسه، ممکن است «گفتگوی میان ادیان» مسئلۀ اول یا دغدغۀ خیلی از افراد نباشد، اما در منطقۀ بالکان، این موضوع، یک مسئلۀ مهم است و طبیعتاً آن‌جایی که یک مسئله میان ادیان ایجاد می‌شود، همان‌جا باید جایی باشد که گفتگوی میان ادیان هم شکل بگیرد. همان‌جایی که می‌خواستند درگیری بین ادیان ایجاد کنند، در همان‌جا «اتحاد میان ادیان» معنا پیدا می‌کند؛ نه در کشوری که همۀ مردمش مسلمان هستند یا همگی مسیحی هستند(حالا کاتولیک یا هر مذهب دیگری از مسیحیت) آنها مشکل یا مسئله‌ای ندارند که با گفتگوی بین ادیان، مرتبط باشد؛ اتحاد و همکاری میان ادیان، مسئلۀ آنها نیست، لذا این بحث‌ها در آن مناطق، پا نمی‌گیرد و زیاد اثرگذار نیست.
  • من امیدوارم از موضوع اختلاف بین ادیان در منطقۀ بالکان، به‌عنوان فرصتی برای پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری، به‌خوبی بهره‌برداری شود و در آینده، منطقۀ بالکان به‌واسطۀ نزدیک‌شدن همۀ ادیان با یکدیگر، محلی برای نزدیک‌شدن همۀ انسان‌ها و همۀ اقوام بشود و اگر کسی در جهان خواست این تخصص را پیدا کند که «ادیان چگونه می‌توانند، به‌هم نزدیک شوند؟» یا اینکه «وجوه مشترک بین ادیان چه چیزهایی است؟» به منطقۀ بالکان سفر کند، یا به «سارایوو» و «بوسنی و هرزگوین» سفر کند و ببیند که در اینجا چگونه این زندگیِ مسالمت‌آمیز بین ادیان شکل گرفته است!

«مارش‌میرا» صرفاً مسئلۀ مسلمانان نیست؛ مسئلۀ بشریت است!

  • باید عرض کنم که «مارش‌میرا» صرفاً مسئلۀ مسلمانان نیست! من امیدوارم یک‌روزی در مراسم باشکوه مارش‌میرا، افراد دیگری غیر از مسلمانان را بیشتر ببینیم؛ چون این «مسئلۀ بشریت» است. البته الان هم احتمالاً چنین کسانی در مراسم مارش‌میرا حضور پیدا می‌کنند که من آشنایی ندارم؛ یعنی کسانی که غیرمسلمان هستند اما با مسلمان‌ها همراهی و همدردی می‌کنند.
  • قشر جوان هم در این راهپیمایی به‌وضوح به‌چشم می‌خوردند؛ حتی دیده می‌شد که جوان‌ها بعضاً حساسیت بیشتری در این فضا داشتند. اما مسئلۀ «ارتباط جوان با دین» یک مسئلۀ بین‌المللی است و در همۀ ادیان مطرح است. فقط مسلمانان این مشکل را ندارند که «چگونه جوانان را به مسجد بیاورند؟» اینکه «چگونه جوانان باید جذب کلیسا بشوند؟» نیز یک مسئله است و رهبران تمام ادیان، دوست دارند جوان‌هایشان اهل دین بار بیایند. در این زمینه هم با تأکید بر زبان مشترک ادیان، می‌توانیم راه حل‌های مشترکی را پیدا کنیم.

چگونه می‌توانیم جوانان را جذبِ دین کنیم؟

  • ما می‌توانیم این واقعیت را به جوانان انتقال بدهیم که «دین، هیجان و لذت انسان را تأمین می‌کند؛ دین از طریق قدرتی که به انسان می‌دهد، امکان زندگی لذت‌بخش‌تر را فراهم می‌کند و از طریق آرامشی که به انسان می‌دهد، لذت انسان را از زندگی، بیشتر می‌کند. مقولۀ ایمان هم در دین بسیار انگیزه‌بخش و نشاط‌آفرین است.» اگر بتوانیم دین را به‌عنوان یک مهارت رفتاری و یک سبک زندگی عالی، به جوانان معرفی کنیم، طبیعتاً جوانان جذب دین خواهند شد.
  • سخنی از علی‌بن‌ابیطالب (ع) نقل شده است که می‌فرماید: حرف حق، همیشه تازه است، لذا دین همیشه تازه است (الْحَقُّ جَدِیدٌ وَ إِنْ طَالَتْ عَلَیْهِ الْأَیَّامُ وَ الْبَاطِلُ مَخْذُولٌ وَ إِنْ نَصَرَهُ أَقْوَامٌ؛ وسائل‌الشیعه/ج25/ص434) حرف‌های غلط، چند روزی به بازار می‌آیند، اما بعد از مدتی تازگی‌شان از بین می‌رود. به‌مرور زمان می‌بینید که فقط حق است که تازگی خود را حفظ می‌کند.

«قوت و قدرت روحی» شعاری است که تأمین‌کنندۀ «آزادی» است

  • درست است که جوان دنبال هیجان و لذت است و به‌همین دلیل از مفهوم «آزادی» استقبال می‌کند، اما یک جوان دنبال قدرت هم هست، اگر جوان قدرت پیدا کند، آزادی خودش را هم تأمین خواهد کرد. الان خیلی‌ها سعی می‌کنند که برخی از شعارها را در میان جوانان منتشر کنند؛ مثل همین مفهوم آزادی. ولی ما شعاری داریم که قشنگ‌تر از آزادی است و حتی «تأمین‌کنندۀ آزادی» است و آن هم «قدرت و قوت روحی» است.
  • باید به جوانان یادآوری کنیم که: نیازشان به قدرت، یک نیاز اصلی است و اگر انسان قدرت نداشته باشد از آزادی خودش هم نخواهد توانست استفاده کند. قدرتمندی، خودش هم لذت‌بخش و هیجان‌آفرین است. زندگی به سبک غیر متدینانه و توأم با هرزگی، جوان را ضعیف می‌کند و آن‌وقت دیگر آزادی هم برایش لذت‌بخش نخواهد بود.
  • اگر «قدرت و قوت روحی» را به‌عنوان یک شعار انسانی و به‌عنوان یک هدف برای جوانان مطرح کنیم و به آنها بگوییم که «دین، بالاترین قدرت را به شما می‌دهد، دین بالاترین آرامش را به شما می‌دهد» در این‌صورت، جوانان طبیعتاً جذب خواهند شد.

مسئلۀ اخلاق و «جذب جوانان به دین» یک مسئلۀ فرادینی است

  • ما باید مسئلۀ اخلاق و جذب جوانان به دین را یک «مسئلۀ فرادینی» تلقی کنیم، این صرفاً مسئلۀ یک دین نیست! الان برخی‌ها دارند یک سبک زندگی را به جوانان ارائه می‌کنند که در آن سبک زندگی، جوان ضعیف می‌شود، یعنی جوان به موجودی تبدیل می‌شود که مشغول یک‌سری هوسرانی‌ها و هرزگی‌هایی می‌شود که مدام ضعف او را بیشتر می‌کند.
  • مسئلۀ ما، یک مسئلۀ مشترک است؛ بحث «جوان مسیحی» و «جوان مسلمان» مطرح نیست! باید با فرهنگی که باعث ضعیف‌شدن انسان می‌شود مقابله کنیم، چراکه وقتی انسان‌ها ضعیف شدند، به‌راحتی «بَرده» می‌شوند و در اختیار قدرت‌ها قرار می‌گیرند و همچنین از زندگیِ خودشان هم کمتر لذت می‌برند.

به جوانان بگوییم که «دین به شما قدرت می‌دهد»

  • اگر بتوانیم این حقیقت را به جوانان منتقل کنیم که «دین به شما قدرت می‌دهد» جوانان حتماً جذب دین می‌شوند. در تمام فرهنگ‌ها و کشورها دیده‌اید که نوجوانان به شخصیت‌های کارتونی که قدرت‌های فوق‌العاده‌ای دارند، علاقه‌مند می‌شوند؛ چون اصلاً نوجوان دوست دارد که با قدرت، سر و کار داشته باشد.
  • ما باید راه حل‌های مختلفی را برای افزایش قدرت، به جوانان ارائه بدهیم و به آنها بگوییم: «قدرت‌های ظاهری که ممکن است از طریق ثروت و چیزهای دیگر فراهم شود، قدرت حقیقی نیستند. قدرت پول، در مقابل قدرت روحی، هیچ چیزی نیست!» این قدرت روحی است که واقعاً به انسان لذت می‌دهد و شما در برخی از فیلم‌ها نیز قهرمانانش را می‌بینید.

محدودیت‌هایی که ادیان برای رفتار انسان گذاشته‌اند، نتیجه‌اش «لذت‌بردنِ بیشتر» است

  • یکی از امامان دین ما [امام رضا(ع)] توضیح می‌دهد که اگر شما دیدید کسی آدم خوبی است، فریب او را نخورید، شاید او آدم ضعیفی است و از سرِ ضعف، آدم خوبی شده است. انسان باید قوی باشد و خوب باشد، این خوب‌بودن است که ارزش دارد. (إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ قَدْ حَسُنَ سَمْتُهُ وَ هَدْیُهُ وَ تَمَاوَتَ فِی مَنْطِقِهِ وَ تَخَاضَعَ فِی حَرَکَاتِهِ فَرُوَیْداً لَا یَغُرَّنَّکُمْ فَمَا أَکْثَرَ مَنْ یُعْجِزُهُ تَنَاوُلُ الدُّنْیَا وَ رُکُوبُ الْحَرَامِ مِنْهَا لِضَعْفِ نِیَّتِهِ وَ مَهَانَتِهِ وَ جُبْنِ قَلْبِهِ‏؛ احتجاج طبرسی/ج2/ص320)
  • علی‌بن‌ابیطالب(ع) می‌فرماید: دین، سُرور است و در انسان نشاط ایجاد می‌کند (الدِّینُ حُبُورٌ؛ غررالحکم/حدیث 67) همچنین علی(ع) می‌فرماید: مؤمن نشاطش دائمی است (دَائِماً نَشَاطُه؛ کافی/ج2/ ص230) ما اگر این بخش‌های دین را توضیح بدهیم و به شیوه‌ای دین را تبلیغ کنیم که بتوانیم این را جا بیندازیم که «دین، قدرت‌بخش و لذت‌بخش و هیجان‌آفرین است و محدودیت‌هایی که در همۀ ادیان برای رفتار وجود دارد، نتیجه‌اش لذت‌بردنِ بیشتر است» در این‌صورت، جوانان به دین جذب خواهند شد.

برخی روان‌شناس‌ها نیز می‌گویند: «عامل رشد انسان، کنترل دوست‌داشتنی‌هاست»

  • امروزه بدون دین هم بعضی از روان‌شناس‌ها در مطالعۀ «هوش هیجانی» به این نتیجه رسیده‌اند که «عامل رشد انسان، کنترل دوست‌داشتنی‌هاست» آنها بر اساس آزمایشی که یک دانشمند روان‌شناس در غرب انجام داده بود، روی پیراهن یک مدرسه، شعاری نوشته‌اند تحت این عنوان که «شیرینی را دیرتر بخور!» این شعار در واقع از روی یک آزمایش (تست روان‌شناسی) گرفته شده است که سال‌ها قبل انجام شده بود. در آن آزمایش، مشاهده کردند هر نوجوانی که توانسته بود، خودش را کنترل کند و شیرینی را دیرتر بخورد-در حدود 15 سال بعد- انسان موفق‌تری شده بود.
  • آزمایش به این صورت بود که چندتا شیرینی را جلوی چندتا نوجوان می‌گذاشتند و به آنها می‌گفتند: «هر کسی بتواند شیرینی خودش را تا نیم‌ساعت دیگر نخورد، به او جایزه می‌دهیم.» شخصِ آزمایش‌کننده، از اتاق بیرون می‌رود، و رفتار بچه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد. بعضی از بچه‌ها همان موقع، شیرینی را می‌خورند، بعضی از بچه‌ها، کمی بعدتر می‌خورند و بعضی‌ها هم تا بازگشت آن شخص، شیرینی را نمی‌خورند. زندگی این بچه‌ها را در آینده، بررسی می‌کنند و می‌بینند هرکسی که شیرینی را دیرتر خورده و یا نخورده بود، بعدها انسان موفق‌تری شده است. لذا مدرسه‌ای بر این مبنا شکل داده‌اند و شعارشان این است که «شیرینی را دیرتر بخور!»
  • می‌خواهم بگویم حتی کسانی که با دین هم کاری ندارند و نمی‌خواهند از دین دستور بگیرند، دارند با دانش تجربی و روان‌شناسیِ هوش هیجانی، به این نتیجه می‌رسند که سبک زندگی‌ای عامل موفقیت می‌شود که در آن سبک زندگی، انسان بتواند خودش را کنترل کند و برای خودکنترلی، مسابقه بگذارد. اینها حرف‌هایی است که فراتر از ادیان، قابل بیان است؛ آن‌وقت دین می‌آید و «بهترین برنامه را برای کنترل تمایلات» به انسان می‌دهد و انسان را به بالاترین قدرت‌های روحی می‌رساند. مطمئن هستم که اگر دین را این‌گونه معرفی کنیم، جوانان بهتر جذب می‌شوند.

نظرات

با سلام
و سپاس به جهت نشر این مصاحبه
ان شاءالله شاهد بارگزاری فایل ویدیو برنامه نیز باشیم

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...