۹۴/۰۳/۱۷ چاپ ایمیل و پی دی اف
کلیپ‌های شما:

سلام بر ابراهیم/ من مبلغ این کتاب هستم

سلام بر ابراهیم

شناسنامه:

مدت: 7 دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(952KB) | متوسط(2.37MB) | خوب(4.69MB)]

متن:

حضرت آیت الله العظمی بهجت می‌فرمودند که از صدها کلاس اخلاق بالاتر این است که انسان زندگی خوبان را مطالعه کند. کتاب سلام بر ابراهیم. که نویسندۀ محترم کتاب می‌فرماید وقتی که کتاب را تمام کردم استخاره بلد نبودم، مراجعه به قرآن تمرین نداشتم ولی قرآن را باز کردم خدایا اسم این کتاب را چی بگذارم؟ اولِ صفحه آمد سلامٌ علی ابراهیم.

 بنده هر چی مرور کردم این کتاب را که گزیده‌ای از خاطرات ایشان را بگویم، دیدم واقعاً حیف است. انگار حقّش ادا نمی‌شود که هیچ یک مقدار تخریب می‌شود این شخصیت و چهرۀ نورانی وقتی که من بخواهم ایشان را توضیح بدهم.

 شهید ابراهیم هادی نه عالم دینی بود که ما بگوییم که جوان‌ها می‌گویند خب او طلبه بوده ما با او فرق می‌کنیم، نه جزو فرماندهان جنگ به معنای خاصّ کلمه به حساب می‌آید و سرداران نازنین دفاع مقدس که بگوییم که خب اینها جزو بزرگ‌ترهای جامعه بودند. واقعاً یکی از میان مردم بود. اگر کسی می‌خواهد یک نمونۀ نسل انقلاب را ببیند، باید به پابوس شهید ابراهیم هادی برود.

در دوران دفاع مقدس جوان شاخص تهرانی کیست جز ابراهیم هادی؟ با ساک دستی و هیکل ورزشکاری به سمت زورخانه داشته می‌رفته، رفقایش خب در دوران جاهلی است دیگر به قول معروف، می‌گویند دو تا دختر محل دنبال تو افتاده بودند و از تو داشتند حرف می‌زدند. ماشاءالله خوب دلبری می‌کنی. می‌گویند از فردا شهید ابراهیم هادی ساک ورزش دیگر برنمی‌دارد و لباس ورزشی‌هایش را می‌گذارد توی یک مشمّا. یک پیراهن گشاد می‌پوشد می‌اندازد روی شلوارش و یک شلوار باز هم گشاد و درب داغون، که همۀ جوان‌ها حیف‌شان می‌آمده. بهش می‌گویند بابا تو چرا این‌جوری لباس می‌پوشی؟ همه آرزو دارند این هیکل را داشته باشند یک لباسی داشته باشند که نشان بدهد! گفته نمی‌خواهم من عامل انحراف ذهن جوان‌های دیگر بشوم.

 نریشن، خاطراتی از شهید ابراهیم هادی: «در روزهای اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهیم گفتم برادر هادی حقوق شما آماده است، هر وقت صلاح می‌دانی بیا و بگیر. در جواب خیلی آهسته گفت، شما کِی می‌روی تهران؟ گفتم آخر هفته. بعد گفت سه تا آدرس را می‌نویسم، تهران رفتی حقوقم را درِ این خانه‌ها بده. من هم این کار را انجام دادم. بعدها فهمیدم هر سه از خانواده‌های مستحق و آبرودار بودند. از جبهه برمی‌گشتم، وقتی رسیدم میدان خراسان دیگر هیچ پولی همراهم نبود. به سمت خانه حرکت کردم، اما مشغول فکر بودم. الآن برسم خانه همسرم بچه‌هایم از من پول می‌خواهند. تازه اجاره خانه را چه کنم؟ به چه کسی رو بیندازم؟ خواستم بروم خانۀ برادرم، اما او هم وضع خوبی نداشت. سر چهارراه عارف ایستاده بودم با خودم گفتم فقط باید خدا کمک کند، من اصلاً نمی‌دانم چه‌کار کنم. توی همین فکر بودم. یهو دیدم ابراهیم سوار موتور آمد پیش من. خیلی خوشحال شدم. تا من را دید از موتور پیاده شد. من را تو آغوش کشید و چند دقیقه‌ای با هم صحبت کردیم. وقتی می‌خواست برود از من پرسید حقوق گرفتی؟ گفتم نه هنوز نگرفتم، ولی مهم نیست. دست کرد توی جیب و یک دسته اسکناس درآورد. گفتم به جان آقا ابراهیم نمی‌گیرم خودت احتیاج داری. گفت این قرض الحسنه است، هر وقت حقوق گرفتی پس می‌دهی. بعد هم پول را داخل جیبم گذاشت و سوار موتور شد و رفت. آن پول خیلی برکت داشت، خیلی از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتی مشکلی از لحاظ مالی نداشتم. خیلی دعایش کردم. آن روز خدا ابراهیم را رساند. مثل همیشه ابراهیم حلّال مشکلات بود.»

 یک سحری تصمیم می‌گیرد در یک جای بحرانی برود اذان بگوید. همه بهش می‌گفتند آخر الآن اذان گفتنت چرا آمده؟! و دلیلش را برای هیچ‌کس توضیح نمی‌دهد. این عراقی‌ها با فرماندۀ‌شان تسلیم شده بودند. می‌گویند شما چرا تسلیم شدید؟ می‌گویند این کی بود که اذان گفت؟ بله یک نفر گفت. شما تیر زدید بهش. گفته بودند ما به خاطر اذان او تسلیم شدیم. مفصّل داستان را بخوانید.


من مبلّغ این کتاب هستم

شناسنامه:

مدت: 3 دقیقه |دریافت با کیفیت: [پایین(501KB) | متوسط(1.59MB) | خوب(2.73MB)]

 

متن:

بنده مبلّغ یک کتاب هستم. من همین‌جا دست نویسندۀ محترم این کتاب را می‌بوسم. سلام بر ابراهیم.

 فقط به مردم، به جوان‌هایی که این کتاب را نخواندند توصیه می‌کنم که به مطالعۀ این کتاب حتماً بپردازید. و مطمئن باشند نگاه‌شان و رفتارشان قبل از این کتاب با بعد از اینکه این کتاب را خواندند متفاوت خواهد بود. حتماً تاریخ زندگی خودشان را دو قسمت بکنند؛ قبل از خواندن کتاب خاطرات شهید هادی و بعد از خواندن این کتاب خاطرات شهید ابراهیم هادی. بنده مبالغه نمی‌کنم و مطمئنم هر کسی این کتاب را بخواند و با این شخصیت آشنا بشود، عرض بنده را تأیید خواهد کرد. و الّا اگر نگران بودم که یک نفر حرف من را مبالغه‌آمیز تلقی بکند این حرف را نمی‌زدم.

 من آن رؤیای صادقۀ دوست‌مان را واقعاً می‌پذیرم که عارف و زاهد بزرگوار مرحوم زاهد را در عالم رؤیا می‌بیند که به عنوان استاد عرفان عملی در عالم رؤیا عکس شهید ابراهیم هادی را نشان می‌دهد. این کاملاً منطقی است. و شما می‌توانید با خواندن کتاب شهید ابراهیم هادی این را لمس کنید. حضرت آیت‌الله العظمی بهجت می‌فرمودند که از صدها کلاس اخلاق بالاتر، شاید ده‌ها می‌فرمودند نمی‌دانم؛ یا از هر کلاسی، هر کلاس اخلاقی بهتر این است که انسان زندگی خوبان را مطالعه کند.

 نویسندۀ محترم کتاب می‌فرماید وقتی که کتاب را تمام کردم، استخاره بلد نبودم، مراجعه به قرآن تمرین نداشتم ولی قرآن را باز کردم خدایا اسم این کتاب را چی بگذارم؟ اولِ صفحه آمد «سلامٌ علی ابراهیم».

 برای جوان‌هایی که اهل تفریح هستند، اهل خوشگذرانی هستند، پیشنهاد می‌کنم این کتاب را بخوانید. که ببینید با کتاب هم می‌شود تفریح کرد خوش گذراند. کتاب سلام بر ابراهیم.

* انتشار کلیپهای صوتی تولیدی توسط کاربران بیان معنوی، بر اساس سیاست سایت در راستای توجه به نقش فعال کاربران در رشد معنویت و ایجاد هم‌افزایی از طریق سایت بیان معنوی می‌باشد. لذا انتشار کلیپ‌های رسیده به منزلۀ تایید کیفیت هنری کلیپ تولید شده نیست. بازخوردهای کاربران می‌تواند تا حدی به ارزیابی و بهبود کلیپ‌های ساخته شده کمک کند.

** برخی نکات و راهنمایی‌ها در تهیۀ کلیپ‌های صوتی و تصویری را می توانید در اینجا ببینید.

 

 

 

 

 

 

 

نظرات

۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۹:۳۲ مهدی یاوری
سلام علیکم, از مطالب سایتتون بسیار استفاده می کنم
می‌خواستم به آقای استاد پناهیان پیشنهاد بدم. کتاب حکایت زمستان و هاجر در انتظار؛ نوشته استاد سعید عاکف رو هم تبلیغ کنند.
علی الخصوص حکایت زمستان.
زندگی بنده ی حقیر را زیر و رو کرد....
۱۹ تیر ۹۴ ، ۲۳:۱۴ مبلغ کتاب سلام بر ابراهیم
با سلام . من این کتاب رو خوندم. حتما بخونید...
این قدر خدا قشنگ طرز فکر های اشتباهتون رو عوض میکند.
وقتی کتابو خریدید حتما چند لحظه به چشم های شهید ابراهیم که رو جلد کتابه نگاه کنید. اون چشما اولا این دنیایی نیس ثانیا دلتونو دیوانه خودش میکنه... انشاالا...
یا علی
باسلام
یک راهنمایی از شما می خواستم و اینکه اگر بخواهیم این کتاب رو به صورت حلقه صالحین یا حلقه های مطالعاتی(کتابخوانی) برای نوجوانان که دل های آماده دارند انجام دهیم چه طور برگزار بشه بهتر است تا بتوانیم بهترین بهره برداری را از این کتاب بکنیم خصوصا اینکه این نوجوانان از شهدای انقلاب فاصله گرقته اند
لطفا راهنمایی کنید
ممنون
اینم ترانه ی (علمدار کمیل) با محوریت شهید هادی کمیل
http://bayanbox.ir/info/5335246774980195750/%D8%AD%D8%A7%D9%85%D8%AF-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D9%84

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...